'من مادر هستم' به هشت دلیل فیلم خوبی است:
به مناسبت توزیع فیلم سینمایی "من مادر هستم" در سینمای خانگی
اول: قصه ی پر حجم و جذابی دارد
دوم: پرداخت قصه بسیار کافی و دقیق است بطوری که فیلمساز حدودا یک سوم اول فیلم را برای پرداخت فضا و تم قصه صرف می کند.
سوم: حوادث و اتفاقات فیلم مبتنی بر علت و معلول پیش می رود و هر اتفاقی معلول یکی از شرایط و روحیات خاص شخصیت هاست نه این که چون کارگردان دوست دارد و یا مثل هیس دخترها فریاد نمی زنند چون فیلمساز قصد ارائه یک بیانیه اجتماعی دارد پس باید فلان اتفاق بیفتد. اتفاقات خودشان همدیگر را بازتولید می کنند.
چهارم: آدم بدهای قصه انگیزه ی مشخص و قانع کننده ایی برای رفتار غلط خود دارند و ریشه ی رفتار های منفی به همه ی رفتار ها و روش زندگی آن ها بر می گردد و حوادث فیلم به گذشته و مدل زندگی متصل می شود. در نتیجه در این فیلم انسان بالذات سیاه نداریم.
پنجم: حتی در این نوع زندگی می توان مادری فداکار را پیدا کرد که نقطه ی امیدواری و سفید قصه است و دیالکتیک رفتار درست و رفتار غلط را پابرجا نگه می دارد نه انسان سفید یا انسان سیاه.
ششم: فیلمساز به خاطر مجموعه ی قصه و شخصیت پردازی، نگاه مخاطب را به آدم های قصه از سطح به عمق روحیات و زندگی آن ها ارتقا می دهد و کارگردان فیلم را از بسیاری از ظواهر رد می کند و به دغدغه ها و سبک زندگی آن ها می رساند.
هفتم: فیلم اسیر روشنفکر بازی های رایج در سینمای ایران نمی شود و به نماد گرایی و نسخه پیچی های فیلسوفانه مبتلا نمی شود. اگر هم حرفی می زند همان چیزی است که مخاطب از قصه حس کرده و با فراز و نشیب آن آشنا شده است نه این که مثل هامون هیچ حس انگیزی بین دغدغه ی شخصیت اصلی با مخاطب برقرار نشود و مخاطب صرفا اطلاع پیدا کند.
هشتم: توصیف کامل یک سبک زندگی با تمام ملازمات و جنبه های مختلف آن بهترین تم برای روایت یک قصه است و می تواند فاصله مخاطب را با شخصیت ها کم کند و مخاطب را در دنیای آن ها ببرد.